به گزارش گیل مانا و به نقل از ایسنا ،«خبرنگاری» حرفهای که ننوشتیها و نگفتنیهایش، شنیدنیتر هستند و مثل صعود به کوهی است که قله یا توقف ندارد، مدام باید با کولهای از حیاتیترین دانستهها مسیر پر پیچ با شیب نسبتا سخت را پیمود تا به طلوع حقیقت رسید.
خبرنگاری را شاید از بُعد حساسیت بتوان به «جراحی» تشبیه کرد، همانطور که هیچ دو عمل جراحی شبیه هم نیست و یک جراح مدام باید برای هر عمل و با هر سابقه حرفهای آماده و بروز و مجهز باشد، در خبرنگاری هم با مطالعه کتاب و جزوه یا مراوده با اهالی رسانه تنها میتوان با قطرهای از این اقیانوس بی انتها آشنا شد، در حالیکه باید در عمل برای هر سوژه آمادگی داشت و مسلح و مجهز به دل سوژه وارد شد.
روز خبرنگار، تنها روز پر کلیشه تقویم است زیرا ثبت ملی یک روز در تقویم به معنای گرامیداشت آن مناسبت یا حداقل فرصتی برای اندیشیدن عمیق و شاید شرکت در دورهمی و معاشرت بیشتر باشد؛ اما حرفه خبر تعطیلی که ندارد، بماند؛ بلکه در روز و ایام خبرنگار هم باید تیتر تکراری خنثی، پیامهای تبریک کپی شده و ارائه عملکرد را منعکس کرد.
به امید آن روز که «روز خبرنگار» کلیشهای برای رفع تکلیف نباشد و به واقع گرامیداشتی باشد نه برای اینکه خبرنگاران بلکه قلمها اندکی استراحت کنند و فرصتی باشد تا خبرنگاران بگویند و مسئولین بنویسند و عمل کنند.
اندر وصف تبریکات این روز باید گفت برای اهالی رسانه که خود اهل نوشتن هستند هم باید بروز و خلاق بود و از نوشتههای خاکستری تحت وب کپی نکرد و تبریک یک جمله اما “خودنوشت” باشد.
جذابترین تبریک متعلق به مدیرانی است که دیگر سالهاست میز مدیریت ندارند ولی همچنان این روز را به خاطر دارند و با ارسال پیامی نوید ماندگاری و اثربخشی خبر و کار خبرنگار را میدهند، در مقابل مدیرانی هم هستند که شاید این روز را به خاطر هم ندارند.
یک مدیر با هر توانمندی و سابقه اجرایی موفق، لزوما نمیتواند خبرنگار شود اما به قول سلطان الشعرا «من مَلَک بودم و فردوسِ بَرین جایَم بود/ آدم آورد در این دیرِ خراب آبادم» یک خبرنگار قطعا میتواند مدیر توانمند و حاذقی باشد، ولی عشق خبر باعث شده خبرنگاران حرفهای چشم به چنین جایگاهی ندارند چون به خوبی واقفند که هر پست و مسئولیتی تاریخ انقضایی دارد جز نوشتن در کسوت خبرنگار که تمام شدنی نیست و خبرنگاران حرفهای همواره حاملان اندیشه حق مدار و عدالت محور هستند.
یادداشت از محدثه مهدوی
انتهای پیام/